صوت و قرائت قرآن کریم صوت و لحن قرآن کریم
|
- چه زمانی به این نتیجه رسیدید؟ از پنج سالگی به همراه برادر بزرگترم «حاج حمیدآقا» با سبک مصطفی اسماعیل تلاوت میکردیم تا اینکه در سن 12 سالگی، رتبه نخست مسابقات بینالمللی عربستان را به دست آوردم. این وضع تا 17 سالگی ادامه پیدا کرد. بعد تغییرات صوتی دوران بلوغ پیش آمد؛ برای همین چند سالی مجبور بودم با صدای جدید کنار بیایم. از این مرحله که گذر کردم به این فکر افتادم که سبک جدیدی در تلاوت داشته باشم . - برای رسیدن به این سبک جدید، کار خاصی انجام دادید یا فقط تمرین کردید؟ تمرین که اصل کار بود اما در کلاسهای متفاوتی شرکت کردم؛ از صرف و نحو عربی گرفته تا فصاحت و بلاغت در کلام عرب و آشنایی با موسیقی کلاسیک عربی و ایرانی. تلاوتهای استادان مختلف قرآن را به شیوه قیاسی و علمی مورد بررسی قرار دادم؛ در حالی که شاید تا پیش از آن فقط با گوش دادن، تلاوتها را پیگیری میکردیم. تفسیرهای مختلف را مطالعه کردم تا بر معنای آیات هم مسلط شوم چون با لحنی که بر آیه تحمیل شود، مخالفم، معتقدم الحان باید در خدمت معنای آیات قرار داشته باشند. در نهایت همه اینها را کنار هم قرار دادم و به سبک جدید تلاوت رسیدم . - پس برای رسیدن به لحنی که مطابق با معنای آیات باشد، داشتن استاد مفاهیم قرآن اهمیت دارد؟ صد در صد. تلاوت قرآن باید تاثیرگذار باشد. قاریای که مفاهیم آیات را به خوبی نداند، نمیتواند قرائتی را ارائه کند که منطبق بر معنا باشد. - سبک حامد شاکرنژاد چه ویژگیهایی دارد؟ عصر طلایی قرائت قرآن در مصر به چند دوره تقسیم میشود. در هر دوره، استاتید بزرگی ظهور کردند که در تلاوتشان ویژگیهای خاصی بود. من سعی کردم همه آن ویژگیها را در سبکم قرار دهم؛ حزن استاد رفعت، انطباق لحن بر معنا در قرائت مصطفی اسماعیل، قدرت و شفافیت صوت عبدالباسط، نرمی و لطافت استاد شحات انور، نفس طولانی سید متولی عبدالعال و تحریرهایریزی که در تلاوت استاد غلوش وجود دارد. شاید بهتر باشد بگویم سبک حامد شاکرنژاد، تلفیقی است از سبکهای استادان بزرگ مصر، همراه با نغمات ریز ایرانی و عربی. - با این حساب، سبک جدیدی ارائه ندادهاید چند سبک مختلف الگو برداری کردهاید... اشتباه نکنید، این الگوبرداری نیست. هر تلاوت برجستهای با ملاکهایی سنجیده میشود که لازمه تلاوت است؛ مانند حزین بودن، انطباق لحن بر معنا، شفافیت صوت، نرمی و آرامش و ... . حالا این لازمههای تلاوت، در لحن و صوت بعضی از استادان بزرگ آشکار است و هر کدام از آنها به یکی از این ویژگیها شناخته میشوند. پس رعایت این موضوع در قرائتم به این معنا نیست که از آنها الگوبرداری کردهام. باید در قرائت تحریر زد؛ حالا شاید این تحریر در قرائت مصطفی اسماعیل هم وجود داشته باشد. من این مثالها را برای تقریب ذهن عنوان کردم. با این حال به بزرگانی مانند شیخ رفعت و مصطفی اسماعیل و خیلیهای دیگر افتخار میکنم و باز هم تاکید دارم که همه ما حتی همین اساتید بزرگ، زمانی تقلید میکردیم. - الان چند نفر از قاریان به سبک شما تلاوت میکنند؟ آمار دقیقی ندارم اما عدهای به همین سبک جدیدی که ارائه دادهام، تلاوت میکنند. بعضیها هم از حرکت و جنبشی که در قرائت ایجاد کردهام، پیروی میکنند. در واقع این حرکت من نوعی خودباوری در جوانان ایجاد کرده. خیلیها به این نتیجه رسیدهاند که میتوانند از تقلید پا را فراتر بگذارند و سبک جدید ابداع کنند. - اما هنوز هم بیشتر جوانان از قاریان مصری تقلید میکنند. اصلا چرا پیشکسوتان قرآنی به جوانها سبک شاکرنژاد را توصیه نمیکنند؟! این حرکت تازه آغاز شده و برای رسیدن به شرایط مطلوب راه درازی در پیش داریم. برای من اهمیتی ندارد که کسی جوانان و نوجوانان را ترغیب کند تا به سبک حامد شاکرنژاد بخوانند اما حالا که حرف به اینجا کشیده شد، باید بگویم که خیلیها قدرت پذیرش این موضوع را ندارند و مخالفت میکنند اصلا نمیخواهند بپذیرند که یک ایرانی سبک جدیدی ارائه داده است.
[ پنج شنبه 91/8/4 ] [ 6:45 عصر ] [ محمد رضا ]
[ نظر ]
|
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |