سفارش تبلیغ
صبا ویژن

صوت و قرائت قرآن کریم
صوت و لحن قرآن کریم

بسیج به عنوان یکی از ارزشی ترین و مکتبی ترین نیروها بر سه پایه اسلام،ایمان و ولایت بنا شده و در این سه مسیر درحال حرکت است.بنیان اعتقادی و ایدئولوژی این شجره طیبه از قرآن و احکام قرآنی گرفته شده است لذا قرآن و بسیج دو مقوله جدا نشدنی از هم و لازمه هم هستند.یعنی برای بسیجی بودن باید یک فرد به قرآن آگاه باشد و برای اجرای دستورات قرآن باید بسیجی بود و بسیجی وار عمل کرد

محسن بختیاری


[ شنبه 92/3/4 ] [ 5:46 عصر ] [ محمد رضا ] [ نظر ]

مصاحبه با استاد علیزاده

سوال یک : به عنوان سوال اول می شود بگویید از چه سنی قرائت رو شروع کرده اید ؟

جواب : ( گلویش را صاف می کند ) بنده علی علیزاده معلم و مدرس قرآن در واقع بهتر است بگویم خادم القرآن هستم . در حقیقت فعالیت های قرآنی من از دوره دانش آموزی شروع شد . یعنی تقریبا از اول یا دوم راهنمایی با نوار های اساتید مختلف ، شرکت در جلسات قرآنی بحمد ا... شروع کردیم و به این جا رسیدیم .

سوال دوم : آن موقع که شما کار قرآنی را آغاز کردید (اوایل انقلاب ) استقبال مردم چه طور بوده است ؟

جواب : آن موقع خوب بود ولی خیلی فنی نبود . منظورم این است که در آن دوران اکثر جلسات سنتی بود و بیش تر در سطح روخوانی و روانخوانی برگزار می شد . یعنی چیزی به نام صوت ، تجوید ، مفاهیم و . . . نبود و یا اگر هم می بود به صورت بسیار ساده بوده است .

سوال چهارم : به نظرتان امروزه قرآن در جایگاه حقیقی خودش قرار دارد  ؟

جواب : نسبت به گذشته خیلی بهتر شده است . یادم می آید آن موقع مرکز فرهنگی بود اما هیچ خبری از دار القرآن و فعالیت قرآنی در آن نبود . وقتی یک نفر می آمد و می گفت یک کار فرهنگی در زمینه قرآن دارم . می گفتند : مگر قرآن هم کار فرهنگی است ؟ ولی شکر خدا امروزه اکثر مراکز دولتی ما به قرآن اهمیت می دهند حتی زندان های ما هم دار القرآن دارند و مشغول تربیت قاریان و حافظان قرآن در میان زندانیان هستند .  

سوال پنجم : پس اگر این طور هست ما باید اثر این را در جامعه ببینیم که نمی بینیم .

جواب : بله درست است . این صد در صد نیست ، اما نسبت به قبل خیلی رشد کرده ایم . زمینه کار بهتر شده است . محافل ، مجالس ، مسابقات قرآنی و ... ما داریم پیشرفت می کنیم . اما گفتم صد در صد به اون هدف نرسیدیم و باید اضافه کنم که هنوز خیلی مانده تا ما بتوانیم قرآن را به جایگاه اصلی اش برسانیم .

سوال ششم : همان طور که گفتید ما کمبود داریم می خواهم بگویم چرا این مسئله هست ؟ ( مسئولین ، والدین ، خود جامعه قرآنی یا هجمه های فرهنگی )

جواب : نه نمی شود گفت یکی از این موارد دخیل است . همه قشر ها به طوری نقش دارند . مردم یک جور نقش دارند ، مربی ، مدرسه و ... مثلا الان یکی از اشکالات ما آموزش و پرورش می باشد که کار آماری می کند . کلی طرح در زمینه قرآنی می دهند ، اما این ها خوب اجرا نمی شود ! طرح ها خوب است طرح ملی حفظ قرآن ، طرح ملی تلاوت قرآن ولی در مرحله اجرا خوب انجام نمی شود ، یعنی آماری می شود . به علاوه اطلاع رسانی خوب انجام نمی شود . وقتی به اهلش ، یعنی دانش آموزان می گویی : آقای دانش آموز از طرح ملی حفظ اطلاع دارید ؟ می گوید : نه اصلا خبر ندارم .           صدا و سیما باید نقش بهتری داشته باشد و بیش تر تبلیغ کنند . این است که همه ی اقشار ما موثر هستند نمی توانیم بگوییم فقط مخصوص آموزش و پرورش است ،  نه همه باید نقش داشته باشند . نهاد رهبری ، بسیج ، خود پدر و مادر ها همه باید نقش داشته باشن تا قرآن به جایگاه واقعی خود برسد .

سوال هفتم : ما از این طرف می آییم و کم کاری می کنیم از اون طرف دشمن هجمه های فرهنگی را وارد می کند و به طبع ، جوان ها از قرآن دور می شوند . چه برنامه در دستور کار قرار دارد که این ها ضعیف تر بشود ؟

جواب : همه می دانند که قرآن منبع هدایت است و کسی نیست که بگوید من نیازی ندارم ولی نیاز ها فرق می کند . یکی می گوید من قرائت دوست دارم ، یکی می گوید من به حفظ علاقه دارم و رشته های قرآنی دیگر . این ما هستیم که باید زمینه را فراهم کنیم تا هرکسی در هر زمینه ای از قرآن که علاقه دارد و احساس نیاز می کند ما آن را برایش فراهم نماییم  و در نهایت کسی که با قرآن مانوس گردد به این راحتی از مسیر هدایت خارج نخواهد شد .

سوال هشتم : یعنی منظورتان این است که حتی اگر این کم کاری ها صورت نگیرد. هجمه های فرهنگی تاثیری ندارد ؟

جواب : همینطور است . باز بر می گردیم به سوالات قبلی ، یعنی کم کاری از ماست و گرنه همه به قرآن علاقه دارند . دانش آموز به نحوی ، دانشجو به نحوی و ما باید ببینیم از چه مسیری باید این ها را به قرآن برسانیم .

سوال نهم : با توجه به سوال های قبلی الان اگر یک جوان یا نوجوان بخواهد کار قرآنی را شروع کند چه چیزی می تواند بیش تر او را جذب کند ؟

جواب : بیش ترین چیزی که در جذب قرآن تاثیر دارد صوت قرآن است . ( و ا... جمیل و یحب الجمال ) ما باید از صوت زیبای قرآن برای جذب نوجوان هایمان استفاده کنیم . همه قاریان قرآن ما در سطوح مختلف از همین صداهای قرآنی جذب شده اند . شما سراغ هر کدام از این قاری ها بروید مثلا یکی می گوید من سوره حشر عبد الباسط رو گوش کردم و علاقه مند شدم . این است که همه ی آن قاریان از مسیر تلاوت قرآن ارتباط با قرآن را آغاز کردند .

سوال آخر : به نظر شما کار های فرهنگی چه تاثیری می تواند داشته باشد ؟

جواب : بله خیلی می تواند موثر باشد این کار ها از جمله نشریه نگاری و کارهای فرهنگی از این قبیل نیاز های یک قشر را برطرف می کند . خیلی ها حوصله نمی کنند بروند کتاب های قطور را بخوانند و این کار هایی که عرض کردم ،حرف آن کتاب های قطور را می زند و خیلی هم می تواند برای آن هایی که حوصله کتاب خواندن را ندارند ، مفید و موثر قرار گیرد .


[ دوشنبه 92/1/19 ] [ 4:21 عصر ] [ محمد رضا ] [ نظر ]

نام  : شحات محمد انور

ملیت : Egypt

سال تولد : 1950 میلادى

استاد «شحات محمد انور» یکی از قاریان برجسته جهان اسلام که چند سال اخیر مبتلا به بیماری و در منزل بستری بود و چند باری برای معالجه به ایران نیز سفر کرد، سرانجام در روز 23 دی‌ماه سال 86 در سن 57 سالگی به لقاءالله پیوست. 
خبر فوق آن‌قدر تلخ بود که تا مدتی هیچ‌یک از دوست‌داران تلاوت‌های ناب و ملکوتی این استاد که در جمهوری اسلامی ایران نیز کم نیستند تاب آن را نیاورده و باور نمی‌کردند، اما دست تقدیر به این‌گونه رقم خورد تا یکی از بزرگترین قاریان متأخر مصر نیز همانند دیگر ستارگان درخشان آسمان تلاوت افول کند.
 
استاد «شحات محمد انور» قارى مسجد الرفاهى مصر در روز یکم ژوئیه سال 1950 میلادى در روستاى «کفرالوزیر» که مرکزى دور افتاده در استان قهلیه مصر است در خانواده‌ای کم جمعیت متولد شد.
 
بیش از سه ماه از ولادت او نگذشته بود که پدرش را از دست داد و کودک خردسال نتوانست لذت پدر داشتن را بچشد و بدین ترتیب او در حالى که طفل خردسال و یتیمى بود با امواج زندگى و گردش روزگار با همه شیرینی‌ها و تلخى‌هایش مواجه شد.
 
شحات محمد انور به همراه مادر خود براى اقامت در منزل پدربزرگ مادریش رهسپار شد تا با دائى‌هاى خود زندگى کند چرا که دائى او وى را همچون پسر خود دوست می‌داشت و بهترین امانت‌دار او بود و او را به یادگیرى و حفظ قرآن تشویق کرد.
 
وی به واسطه دائى‌اش از محضر استاد «حلمى محمد مصطفى» در حفظ قرآن کریم مستفیض شد و در سن هشت سالگی حافظ کل قرآن شد و وقتى به سن 10 سالگى رسید دائى‌اش او را به یکى از روستاهاى مجاور (کفرالمقام ) برد تا تجوید قرآن را به دست مرحوم استاد «سید احمد فرارحى» فرا گیرد چرا که استعدادى که او را شایسته مى‌ساخت تا یکى از مشهورترین قاریان مصر بلکه همه جهان باشد را در خود داشت.
 
استاد شحات محمد انور درباره خاطرات ایام کودکى خود این‌گونه سخن می‌گوید: «در آن دوره من با حفظ کردن قرآن کریم سعادتى وصف ناشدنى یافتم، مخصوصاً پس از اتمام حفظ قرآن و در اثناء یادگیرى تجوید آن، به خاطر این‌که صداى زیبائى داشتم و اداءِ لحن من شبیه اداء قاریان بزرگ بود بر هم دوره‌اى‌هایم پیشى گرفته و در میان آنان به استاد کوچک شناخته شدم و این موضوع آن‌ها را خشنود مى‌کرد، هم کلاسى‌هایم در مکتب به دنبال فرصت بودند که استاد مشغول کارى شود تا از من بخواهند که با تجوید، آیات قرآن را برایشان بخوانم و چنان مرا تشویق مى‌کردند که گویى من قارى بزرگى هستم».
 
استاد شحات می‌‌افزاید: «به یاد مى‌آورم که در ضمن یادگیرى قرآن کریم براى همکلاسى‌هایم، زیاد تلاوت می‌کردم، روزى یکى از ایشان فکرى کرد، او یک قوطى کبریت تهیه کرد و جعبه آن را توسط یک نخ بلند به کِشُو آن متصل کرد، من یک قسمت را در مقابل دهانم مى‌گرفتم و می‌خواندم، گویى که میکرفون است و هر یک از دوستانم قسمت دیگر را به گوش مى‌چسباندند تا طنین صدا را از آن بشنوند که زیبا و قوىّ می‌شد.
 
استاد شحات محمد انور ادامه می‌دهد: تشویق‌های اطرافیانم راه و هدفم را در حالى که طفلِ خردسالى بودم مشخص کرد و باعث شد که من هر راه و هر وسیله اى را که به واسطه آن از قرآن کریم متمکّن می‌شم را جستجو کنم که از دستم نرود، به خصوص پس از آن که به دوران جوانی رسیدم و بعد از وفات دائى‌ام که سرپرستى خانواده را به عهده داشت، من باید به خود و مادر و پدربزرگم تکیه می‌کردم، هرگاه مى‌شنیدم یکى از بزرگان فوت کرده است و از یکى از مشاهیر قُرّاء براى احیاء مجلس عزا دعوت به‌عمل آمده من در حالی که طفل 12 الى 15 ساله‌اى بودم به مکان عزا مى‌رفتم تا به قرآن گوش فرا دهم و از قارى چیزى یاد بگیرم و در فضاى آن مناسبت قرار بگیرم تا این که اگر به چنین مجلسى دعوت شدم مثل همین مشاهیر باشم».
 
اساتیدی مانند «جوده ابوالسعود»، «سعید عبدالصمد الزناتى» و «حمدى زامل» از جمله قاریانی بودند با حضورشان در محافل قرآنی منطقه‌ای که استاد شحات محمد انور نیز در آن‌جا حضور داشت گرمی خاصی را به این محافل بخشیدند، ولى حقیقت امر این بود که استعداد این جوان مستعد ناگهان درخشید و در آن میان او را منحصر به فرد کرد و به مقامى انکار ناشدنى رسید و با وجود این‌که از سن کمی نیز برخوردار بود مانند یک قارى بزرگ که تمامى سر انگشتان به سوی او نشانه رفته است، درخشید و این‌ها همه قبل از 20 سالگى استاد شحات انور بود.
 
ابتداى کار استاد شحات با هر میزانى که بسنجیم ابتداى سختى بود، دگرگونى‌هاى زندگى به کودکى که هنوز نیاز داشت تا کسى دستش را بگیرد و سفره مهربانى برایش بگسترد و حصار عطوفت اطرافش بکشد، به او رحم نکرد.
 
استاد شحات توانست در زمان بسیار اندکى از خود یک شخصیت قوى بسازد و در این امر آن‌چه خداوند در او از بلندنظرى و عزت نفس و روشن‌بینى و هوش قوى به ودیعت گذاشته بود او را کمک مى‌کرد.
 
ورود به رادیو
 
چنین جوانی که به طور مرتب می‌درخشید و قرآن کریم از حنجره‌ او مانند آب جاری در آب‌راه جریان داشت و شهرت او بر سن او بسیار سبقت گرفته بود آن قدر شایسته بود که رییس مرکز شهر «میت غمر» دعوت‌نامه‌ای برای او بفرستد و او را به یکی از مناسبت‌های دینی که مرحوم دکتر «کامل البوهی» اولین رییس رادیو در آن حضور داشت، فرا بخواند.
 
مرحوم استاد شحات انور درباره این ماجرا این‌چنین می‌گوید: «طبق تاریخی که مقرر شده بود به رادیو رفتم، ولی هیأت داوران با وجود اعجاب شدیدشان نسبت به خواندن من گفتند باید مدتی برای فراگیری نغمه‌ها و دستگاه‌ها کلاس ببینی، من از استاد «محمود کامل» و استاد «احمد صدقی» از چگونگی کار سئوال کردم و آن‌ها من را به آموزشگاه موسیقی راهنمایی کردند، دو سال به آموزشگاه رفتم و همه مقامات و الحان قرآنی را با کیفیت عالی فرا گرفتم تا سال 1979 میلادی که دوباره تقاضانامه‌ام برای ورود به رادیو را نوشتم که سرانجام موفق شدم و آن‌ها برنامه‌ای برای تلاوت‌هایم به من دادند و از آن پس بود که به رادیو راه یافتم.»
 
سفرهای استاد
 
صوت زیبای مرحوم شحات انور باعث شد تا شهرت او در سراسر جهان گسترش یابد و هیچ قارّه‌ای از دنیا نبود مگر این‌که مرحوم شحات انور در ماه مبارک رمضان و در بین سال‌های 1985 تا 1996 میلادی به آن‌ها مسافرت کند.
 
وی بارها از طرف وزارت اوقاف مصر و بسیاری از وقت‌ها به دعوت‌های خصوصیِ میلیون‌ها نفر از دوست‌داران قرآن کریم در خارج از مصر در لندن، لوس‌آنجلس، آرژانتین، اسپانیا، فرانسه، برزیل، کشورهای حاشیه خلیج فارس، نیجریه، زَئیر، کامرون و بسیاری از دولت‌های آسیائی مخصوصاً ایران سفر کرد و به قول خودش در همه این مسافرت‌ها جُز رضای خداوند و بهروزی مسلمین نیت دیگری نداشت.
 
شحات محمد انور سه فرزند پسر و شش فرزند دختر دارد و همگی آن‌ها از جمله حافظان کل قرآن کریم به شمار می‌روند که «انور شحات محمد انور» و «محمود شحات محمد انور» بارها به جمهوری اسلامی ایران سفر کرده و به تلاوت قرآن پرداخته‌اند.
 
«انور شحات محمد انور» از فرزندان استاد شحات نیز از قاریان جوان و نامی است که در مسابقات بین‌المللی قرآن عربستان، در سال 1380 رتبه نخست را به خود اختصاص داد، او بارها از سوی دارالقرآن نیروی مقاومت بسیج و نیروی انتظامی، سازمان اوقاف و امور خیریه و شبکه قرآن سیما، برای تلاوت در ماه رمضان به ایران دعوت شده و در اکثر استان‌های کشور به اجرای برنامه پرداخته است.
 
انور شحات همچنین در اردیبهشت‌ماه 1387 در سی‌امین دوره مسابقات سراسری قرآن کریم سازمان اوقاف و امور خیریه که در سنندج برگزار شد حضور یافت و در مراسم بزرگداشت پدرش شرکت کرد، وی پدر را بهترین اسوه و الگوی خود می‌داند و معتقد است که هیچ‌گاه نمی‌تواند جای پدرش را در محافل قرآنی پر کند.
 
استاد شحات محمدانور چهار سال به دلیل نوعی بیماری کبدی در محافل قرآنی تلاوت نمی‌کرد و مدتی در بیمارستان خاتم‌الانبیا(ص) تهران برای مداوا تحت نظر بود و سرانجام در 23 دی‌ماه سال 1386 هجری شمسی جان به جان‌آفرین تسلیم کرد. روحش شاد و یادش گرامی باد.

http://www.telavat.com


[ شنبه 92/1/17 ] [ 4:46 عصر ] [ محمد رضا ] [ نظر ]

سلام و درودی دیگر بر دوستان 

قسمت چهارم تجوید قرآن کریم را ادامه می دهیم با مبحث احکام حروف م ساکنه و نون ساکنه و تنوین ... 

 

 

ادامه مطلب...

[ سه شنبه 91/11/10 ] [ 7:46 عصر ] [ محمد رضا ] [ نظر ]

ضمن عرض سلام و درود 

این سومین قسمت از تجوید قرآن کریم می باشد که با دو صفت تفخیم و ترقیق همراه است ... 

به ادامه مطلب بروید . 

 

 

 

 

ادامه مطلب...

[ یکشنبه 91/11/1 ] [ 3:40 عصر ] [ محمد رضا ] [ نظر ]

این دومین قسمت از تجوید قرآن کریم است . 

در بخش اول مخارج حروف را توضیح دادیم اما بخش دوم شامل صفت استعلا و استفال و قلقله و لین می باشد . 

برای خواندن به ادامه مطلب بروید . 

ادامه مطلب...

[ چهارشنبه 91/10/20 ] [ 2:35 عصر ] [ محمد رضا ] [ نظر ]

 

بسم الله الرحمن الرحیم 

یکی از نکاتی که همه ما می دانیم توجه به آن بسیار مهم است تجوید حروف می باشد . 

به طوری که مثال های زیادی شنیده ایم مثلا : صمد -----> بی نیاز ( سمد -----> زباله ) 

و جز این ها قواعد ( ادغام و اخفا و استعلا و استفال و ... ) در قرائت و یا خواندن نماز تاثیر به سزایی دارد . 

برای خواندن برخی از این قواعد تجویدی به ادامه مطلب بروید . 

این ها بخشی از مخارج حروف می باشد باقی را انشاء الله در پست های بعد . 

یا علی 

ادامه مطلب...

[ سه شنبه 91/10/19 ] [ 8:42 عصر ] [ محمد رضا ] [ نظر ]

 

 

زندگینامه خود نوشت استاد عبدالباسط

زندگینامه

متن حاضر گزیده ویرایش شده ای از یک مصاحبه با استاد عبدالباسط می باشد، که به صورت زندگینامه خود نوشت تنظیم شده است  .

من" عبدالباسط محمد عبدالصمد" از قریه ارمنت که حالا مبدل به شهر شده از توابع استان قنا در جنوب مصراست؛ فاصله ارمنت با قاهره تقریباً 700 کیلومترمی باشد. من در سال 1349 هجری قمری،( 1307 هجری شمسی) به دنیا آمد.

ادامه مطلب...

[ یکشنبه 91/10/17 ] [ 5:5 عصر ] [ محمد رضا ] [ نظر ]

راستش فکر کردم این موضوعی که برای کمی خشک است و جای کار ندارد ...  

به همین خاطر تصمیم گرفتم به جای مخصوص پرداختن به کار های استاد شاکر نژاد 

، کلا به بحث قرائت و قرآن برسم . 

هم مطالب زیادی هست ... 

هم می شود بهتر کار کرد ... 

پس با یک تغییر کوچولو مواجه می شوید . 


[ دوشنبه 91/9/27 ] [ 10:24 عصر ] [ محمد رضا ] [ نظر ]

 

 

یکی دیگر نظرات خودم را در باره قسمت دیگری از مصاحبه استاد بیان می کنم .

ایشان در مورد سبکش می گوید

 ( من از کودکی به این مسئله احساس نیاز می کردم . هر گاه صحبت از قاریان مصری می شد من با خود می گفتم آیا ما ایرانی ها هم می توانیم صاحب سبک شویم ؟ )

خب این سوال هم در ذهن بنده ایجاد شد واقعا   چرا قاریان مصری ؟ 

این سوال را از بسیاری از اساتید فن پرسیدم و چکیده مطالب را در همین جا خواهم گفت :

در حقیقت هیچ کس مخالف قاریان ایرانی نیست .  کسی نمی گوید از قاریان ایرانی نباید تقلید کرد یا ما نمی توانیم سبکی جز سبک قاریان مصری داشته باشیم . بحث سر این است که قاریان مصری از چندین لحاظ بر تر از قاریان ما هستند و در این شکی نیست . آن ها از نظر الحان و فصاحتی که در زبان عرب است ده پله جلو ترند به همین خاطر است که می گویند بهتر است از قاریان مصری تقلید کرد . کسی که می خواهد در سطح بین المللی صوت قرآن را نیاموزد ، قاریان ایرانی گزینه های بسیار مناسبی هستند . هیچ کس منکر استعداد قاریان ما نیست . پس دوستان این که حتما باید از قاریان مصری تقلید کنیم حرف عبسی ( بیهوده ) است . ولی به قول معروف در این جا جایز است که از مصریان تقلید کرد .  

 

 

 


[ چهارشنبه 91/9/22 ] [ 9:51 عصر ] [ محمد رضا ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

من محمد رضا عظیمی فر هستم ... داستان می نویسم و قرائت قرآن به خصوص استاد حامد شاکر نژاد رو بسیار دوست دارم ...
موضوعات وب
آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 9
بازدید دیروز: 4
کل بازدیدها: 69712